{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
Imaging
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
تصویربرداری
معنی Imaging, معنی Iوشلهئل, معنی Imaging, معنی اصطلاح Imaging, معادل Imaging, Imaging چی میشه؟, Imaging یعنی چی؟, Imaging synonym, Imaging definition,
معنی bilobate
,
ترجمه bilobate
به فارسی,
معنی Employer & Broker Problems
,
ترجمه Employer & Broker Problems
به فارسی,
معنی افسردگی فلج شدن، ثابت کردن، غیرقابل حرکت ساختن، یخ زدگی یخ بستن، منجمد شدن، بی اندازه سردکردن، فلج کردن
,
ترجمه افسردگی فلج شدن، ثابت کردن، غیرقابل حرکت ساختن، یخ زدگی یخ بستن، منجمد شدن، بی اندازه سردکردن، فلج کردن
به انگلیسی,
معنی Oregano
,
ترجمه Oregano
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی